همشهری آنلاین-خدیجه نوروزی: افروختن آتش در معابر، کوچه ها و پشت بام خانه ها، فال گوشی، اسپند دود کردن، نمک گرد سر گرداندن از کارهای معمولی است که مردم در شب چهارشنبه سوزی در تمام شهرها انجام می دهند. اما در گذشته برخی از شهرستان ها رسم و رسوم های خاصی داشتند که هنوز هم آنانی که پای بند به رسم و رسومات هستند این سنت های زیبا را انجام می دهند.
دخیل بستن تهرانی ها پای توپ مروارید
در شب چهارشنبه سوری زنان و دختران تهرانی پول و شیرینی و کله قند به نگهبانان توپ مروارید، توپ نظامی مستقر در میدان ارگ تهران قدیم می دادند تا در اجرای مراسم های خود آزاد باشند. این توپ در فرهنگ عامه حائز اهمیت بود و خرافات بسیاری درباره آن شکل گرفته بود و مردم برای گرفتن حاجات خود به آن متوسل می شدند. زنان و دختران هم در شب چهارشنبه سوری دور آن جمع می شدند و به آن دخیل می بستند.
پاشیدن آب و گلاب به روی هم در میان تبریزی ها
کودکان و نوجوانان تبریزی در قدیم به جای آتش افروختن و پریدن از روی آن، صبح روز چهارشنبه از روی آب روان می پریدند و جمله « آتیش ماتیل چرشنبه بختیم آجیل چرشنبه» را می گفتند. در تبریز آب پاشی از بام خانه ها بر سر رهگذران نیز رایج بود.تبریزیها در شب چهارشنبه سوری به روی هم آب یا گلاب میپاشند و معتقدند آب پاشیدن، زندگی را با سعادت قرین میکند. از دیگر رسوم ضروری این شب، فرستادن خُنچه از منزل داماد به منزل عروس است.
صحن بقعه شاه چراغ قلمرو چهارشنبه سوری
زنان این شهر در شب چهارشنبه سوری در قدیم در حمامی که آب آن از رودخانه سعدیه می آمد استحمام می کردند که این کار با هدف دفع بلا و گشوده شدن بخت دختران بود. در گذشته قلمرو چهارشنبه سوری در شیراز صحن بقعه شاه چراغ بود، در آنجا توپ کهنه ای مانند توپ مروارید تهران وجود داشت که زنان از آن حاجت می خواستند.
رقص کردها گرد آتش
آتش معمولا بر فراز کوه ها برافروخته می شد و زنان و مردان کرد دور آتش حلقه زده و دست در دست هم با خواندن آوازها و سرودهای ملی و باستانی رقص کردی را اجرا می کردند.
کوزه شکستن خراسانی ها
به گزارش همشهری آنلاین،خراسانی ها در این روز نان روغنی محلی به نام چلپک درست می کردند. یکی از رسوم مردم این شهر شکستن کوزه بود. مردم ظرف های کهنه و کوزه های جرم گرفته را به بالای پشت بام ها می بردند و می شکستند. البته نوع دیگر مراسم هم به این شکل بود که مقداری نمک به نشانه بدبختی و مقداری زغال به نشانه سیاه روزی و یک سکه را به نشانه تنگدستی در یک کوزه می ریختند و کوزه را به یکی از اعضای خانواده می دادند که از بالای پشت بام به داخل کوچه بیاندازد و بگوید«درد و بلای خنه(خانه) را ریختم در کوچه». این سنت برای دفع بلا از خانواده بود و نشانه امید مردم به خوشبختی و موفقیت در سال آینده.
امید به بخت گشایی دختران قزوینی
قزوینی ها در این شب دختران دم بخت را با جارو از خانه بیرون می کردند تا بختشان در سال جدید باز شود. بیشتر خانواده ها هم در این شب اشکنه می خوردند.
نظر شما